دوباره بهم ریختم!

نمی دونم چرا هر دفعه که تلاش میکنم تا از شر گرفتاریام راحت شم دوبهره بر میگردم سر خونه اول!

چرا نمیشه یه سری از خاطرات کذایی رو فراموش کرد؟

عجب زندگی مسخره ای شده..این همه دوندگی آخرش که چی؟ میری زیر یکخروار خاک می خوابی

از همه چیز خسته شدم

۳-۴ ماه قرص ضد افسردگی بخور و برو با دکترت صحبت کن اونوقت ۱ ماه که نمیری می بینی سر خونه اولی!!!

آدم به کی به چی میتونه پناه ببره؟

انگار خدا هم دیگه صدای آدم رو نمیشنوه

اومده بودم در اینجا رو هم تخته کنم برام پی کارم ولی بازم سر درد و دلم باز شد

حرفامو که به کسی نمیتونم بزنم بلکه اینجا بنویسم و یه مقدار سبک شم

سینه مالامال درد دست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد